عاقا اشتباه کردم ...قبول دارم ...

از همون روزی ک رفتم برگه ازمایشو گرفتم برا عمل لوزه کارم اشتباه بود ...

خیلیم اشتباه بزرگی بود ... مگه من کنکور نداشتم ...ازمون نداشتم؟

عقب افتادم ...اونم ن ی ی روز یا دو روز ...هفته اول ب بیمارستان و اومدن خونه و هیچی نخوردن و حرف نزدن گذشت...

خیلیم بد گذشت ... درد کشیدن ...هفته دوم افسردگی اینکه چرا نمیشه حرف بزنم اخه ...

و بزور حرف زدن  ...

عقب افتادمو باید ب مدرسه میرسیدم ..روزای چهرشنبه تا شنبه ک مثلا اختصاص ب دروس پایه داشتن رو .... یللی تللی میکردم .. هی شروع میکردم ب خوندن هی نا امید میشدم ک دیره ...  ک خواستگارای خواهرم سرو کله شون پیدا شد :/

رسید ب نمیدونم ابان یا اذر ... گور بابای مستر دکتر ...پیداش شد ..با اون مریم خانوم عوضیش ...باعث شد 70 تا قرص بخورم و 5 روز راهی بیمارستان شدم ...

و بعد افسردگی و ... جنگ اعصاب ...شبایی ک فقط و فقط با استرس میخوابیدم ..

ب حدی ک بدنن قفل میکرد تو خواب چشام باز بود کابوسای ترسناک عین واقعیت از جلو چشام رد میشدن ... دی و بهمن وک میخواستم بخونم مشغله فکری نمیذاشت ...

و بنظرم یا وقت زیاد بود یا دیگه دیر شده بود ...

رسیدیم ..اسفند ... برو بیای عروسی ابجی لباس بخر کفش بخر ..  چجوری برقصیم چجور بیایم بریم . . . گریه های مامان ک من بی دخترم فلان میشم بیسار میشم ...

و عروسی رسید ... مامان  من نمیذارم تو بری و تو کنار من باش .من دیگه قید درسو زدم

و ..و اردوی نوروزی کانون ..ک دعوا با پشتیباناش ویرون کرد اعصابمو .....

عروسمون با دوتا بچه ی از جن بدترش ب روی خودش نمیورد ک باید بره من کنکور دارم و ب این ترتیب فروردین حروم شد و عشق و عاشقی با مستر جی و اومدنش با خواهرم توی اردیبهشت :)

از اولم اشتباه بود ....

یا قسمت نیست یا من برا درس خوندن ساخته نشدم ...من همیشه برای اول ماه برنامه دارم ولی وقتی اولش خراب شه تا اخرش می مونم و الان بین ی مشت امتحاناتی ک فقط میخوام پاس شن:)

شدم ی افسرده ی واقعی ...

چرا همه حق دارن هر چی دوس دارن پشت کنکور بمونن ولی من نه ...خدایا کمکم کن ...بتونم سال دیگه ام بمونم ...مجبور نشم ی رشته الکی بخونم ...

زبان قبول میشم خیلیم دوسش دارم ...ولی ب درد من نمیخوره اونقدرام ازش خوشم نمیاد ...

هفته پیش توی کانون 80%زدمش شدم 47 کشوری...یا منطقه نمیدونم البته فک میکردم 100 زدم :/

مدیون شمام اگه خونده بودم ...

نمیدونم خدایا امسال خیلی سخت بود نتونستم بخونم شاید سال دیگه سخت ترم باشه ...

ولی تو کمکم کن خدا ... پشتمو خالی نکن ...اشتباه کردم 

برا اولین بار تو زندگیم برای همه ی حماقتهام پشیمونم ...

ولی ممنونم ک خدا بهم مستر جی و داده ... 

شاید سال دیگه تو خونه خودم درس بخونم ...

شایدم ...خدایا هر چی قرار بشه تو بخیر بگذرونش ...

آمین..